سوره حشر
< مجادله - ممتحنه > | |
---|---|
| |
شماره سوره | ۵۹ |
جزء | ۲۸ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۱۰۱ |
مکی/مدنی | مدنی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۲۴ |
تعداد کلمات | ۴۴۵ |
تعداد حروف | ۱۹۱۳ |
سوره حَشْر پنجاه و نهمین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء ۲۸ جای دارد. نام سوره از آیه دوم گرفته شده است که به اخراج یهودیان از مدینه اشاره میکند. سوره حشر با تسبیح خدا آغاز میشود و با تقدیس او پایان میپذیرد. موضوعاتی از جمله شکست یهودیان بنینضیر از مسلمانان، احکام تقسیم اموال و غنایمی که بدون جنگ نصیب مسلمانان میشود، ملامت منافقان و افشای اعمالشان، توصیف و تمجید از فداکاریهای مهاجران، در این سوره بیان شده است.
در روایات آمده است که هر کس سوره حشر را قرائت کند، همه موجودات بر او درود و صلوات میفرستند و برای او طلب آمرزش میکنند و اگر همان روز یا شبِ قرائت، از دنیا برود شهید محسوب میشود.
معرفی
- نامگذاری
این سوره را به این مناسبت حَشر مینامند که در آیه دوم آن از حشر یعنی هنگام آوارگیِ انبوه یهودیانِ پیمانشکنِ بنی نضیر سخن گفته است. به همین جهت نام دیگر این سوره «بنینضیر» است.
- ترتیب و محل نزول
سوره حشر جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول صد و یکمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مصحف، پنجاه و نهمین سوره قرآن و در جزء ۲۸ جای دارد.
- تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره حشر ۲۴ آیه، ۴۴۵ کلمه و ۱۹۱۳ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مُفَصلّات (دارای آیات کوتاه) و در حدود نیم حِزب است. سوره حشر همچنین جزو سورههای مُسَبِّحات است، یعنی با تسبیح آغاز میشود.
این سوره را در شمار سورههای ممتحنات نیز آوردهاند که گفته شده این سورهها با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارند.
محتوا
سوره حشر با تسبیح و نیایش الهی یعنی «سَبَّحَ لله» آغاز میشود و ویژگی آن این است که در آیات پایانی به صفات جمال و جلال الهی و اسمای حُسنا و عُظمای خداوند اشاره میکند. از موضوعاتی که در این سوره مطرح شده میتوان به این موارد اشاره کرد: داستان یهودیان بنی نضیر و شکست خوردنشان در برابر مسلمانان و تبعید آنان، احکام تقسیم اموال و غنایمی که بدون جنگ نصیب مسلمانان میشود، ملامت منافقان و افشای اعمال منافقانه و خیانتآمیز آنان در قبال مسلمانان و توصیف و تمجید از فداکاریهای مهاجران. بین آغاز و انجام سوره حشر پیوند خاصی وجود دارد؛ این سوره با تسبیح و تقدیس الهی آغاز میشود و با همین موضوع پایان میپذیرد.
ناکامی و ذلت؛ فرجام مخالفت با خدا | |||||||||||||||||||||||||||||||
گفتار چهارم؛ آیه ۱۸-۲۴ ضرورت توجه دائمی به فرمان خدا در زندگی | گفتار سوم؛ آیه ۱۱-۱۷ ناکامی یهودیان به خاطر اعتماد بر منافقان | گفتار دوم؛ آیه ۶-۱۰ پیروی مسلمانان از فرمان خدا در تقسیم غنایم جنگی | گفتار اول؛ آیه ۱-۵ ذلت یهودیان به خاطر مخالفت با خدا و پیامبر | ||||||||||||||||||||||||||||
مطلب اول؛ آیه ۱۸-۲۱ وظایف مؤمنان در برابر فرمان خدا | مطلب اول؛ آیه ۱۱-۱۲ وعده دروغین منافقان به یهودیان | مطلب اول؛ آیه ۶ حکم غنایمی که بدون جنگ بهدست میآید | مطلب اول؛ آیه ۱ تسبیح عمومی موجودات، نشانه عزت خدا | ||||||||||||||||||||||||||||
مطلب دوم؛ آیه ۲۲-۲۴ صفات خدایی که فرمانروای هستی است | مطلب دوم؛ آیه ۱۳-۱۴ هراس یهودیان و منافقان از مسلمانان | مطلب دوم؛ آیه ۷ روش تقسیم غنایم جنگی | مطلب دوم؛ آیه ۲ فروپاشی دژهای نظامی یهودیان، نشانه قدرت خدا | ||||||||||||||||||||||||||||
مطلب سوم؛ آیه ۱۵-۱۷ فرجام یهودیان و منافقانی که به غیر خدا تکیه کردند | مطلب سوم؛ آیه ۸-۱۰ اولویتهای تقسیم غنایم جنگی | مطلب سوم؛ آیه ۳-۵ ذلت ابدی یهودیان به خاطر مخالفت با خدا و پیامبر | |||||||||||||||||||||||||||||
روایتهای تاریخی
- شکست یهودیان بنینضیر از مسلمانان و تبعید آنان (آیه ۲)،
- وعدهٔ دروغین همراهی منافقان به یهودیان (آیههای ۱۱-۱۲).
شأن نزول: توطئه یهودیان علیه مسلمانان
زمانی که پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد، با یهودیان آنجا، یعنی قبیله بنینضیر، بنیقُریظه و بنیقَینُقاع، پیمان صلح بست؛ ولی آنان این پیمان را با توطئههایی نقض کردند، از جمله: ۱. پیمان اتحاد کعب بن اشرف (بزرگ یهود) با ابوسفیان برای نابودی پیامبر(ص) پس از جنگ احد که این خبر از طریق وحی به پیامبر رسید. ۲. توطئه عمرو بن جحاش از یهودیان قبیله بنینضیر برای کشتن پیامبر(ص). ۳. سرودن شعرهای هجو و بدگویی علیه پیامبر.
پس از تمامی این توطئهها لشکری از مسلمانان به مدت چند روز قلعه مستحکم یهودیان را محاصره کردند و با به آتش کشیدن نخلهای اطراف قلعه و نابودی آنها پس از چند روز یهودیان را وادار به تسلیم کردند و بدون جنگ و خونریزی پیروز شدند. پس از این پیروزی و با پیشنهاد پیامبر اسلام(ص)، یهودیان مدینه را ترک کردند و مقداری از اموال خود را به همراه بردند و مقداری را نابود ساختند. جمعی به سوی «اذرعات» شام و تعداد کمی به سوی «خیبر» و گروهی به «حیره» رفتند.
آیات مشهور
علامه طباطبایی آیات ۱۸ تا ۲۴ سوره را از آیات غُرر دانسته است. به گفته او خداوند در این آیات به بندگانش آمادگی برای لقاء الله را از طریق مراقبه و محاسبه، دستور داده است. محورهای تاکید شده در این آیات عبارتند از: تقوی، مراقبه، محاسبه، ذکر الله، اهل ذکر بودن بهشتیان و خدافراموشی دوزخیان، یادآوری مقام والای قرآن، اشاره به اسماء یازده گانه الهی که از لوازم ربوبیت، مالکیت در تدبیر، الوهیت و معبودیت او هستند.
فضیلت و خواص
از پیامبر(ص) روایت شده است: «هر کس سوره حشر را قرائت کند بهشت و جهنم و عرش و کرسی و حجابهای آن و آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و هوا و بادها و پرندگان و درختان و کوهها و خورشید و ماه و فرشتگان، همگی بر او درود و صلوات میفرستند و برای او طلب مغفرت و آمرزش میکنند و اگر همان روز یا شب قرائت سوره حشر، از دنیا برود شهید محسوب میشود». از امام صادق(ع) هم نقل شده است «هر کس در ساعات عصر، سوره الرحمن و حشر را قرائت کند، خداوند فرشتهای را مأمور میکند تا صبح از او مراقبت کند».
متن و ترجمه
سوره حشر
مـتـن | ترجمه |
---|---|
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ سَبَّحَ لِلَّـهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١﴾ هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ۚ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا ۖ وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّـهِ فَأَتَاهُمُ اللَّـهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا ۖ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ ۚ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ ﴿٢﴾ وَلَوْلَا أَن كَتَبَ اللَّـهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ ﴿٣﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۖ وَمَن يُشَاقِّ اللَّـهَ فَإِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٤﴾ مَا قَطَعْتُم مِّن لِّينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَىٰ أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّـهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ ﴿٥﴾ وَمَا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٦﴾ مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ ۚ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٧﴾ لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانًا وَيَنصُرُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿٨﴾ وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾ وَالَّذِينَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿١٠﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّكُمْ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿١١﴾ لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا يَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ ﴿١٢﴾ لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِم مِّنَ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ ﴿١٣﴾ لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ ﴿١٤﴾ كَمَثَلِ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَرِيبًا ۖ ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٥﴾ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّـهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩﴾ لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾ لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِيمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢٤﴾ | به نام خداوند رحمتگر مهربان آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیحگوى خداى هستند، و اوست شکستناپذیر سنجیدهکار. (۱) اوست کسى که، از میان اهل کتاب کسانى را که کفر ورزیدند در نخستین اخراج [از مدینه] بیرون کرد. گمان نمىکردید که بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود، و[لى] خدا از آنجایى که تصوّر نمىکردند بر آنان درآمد و در دلهایشان بیم افکند، [به طورى که] خود به دست خود و دست مؤمنان خانههاى خود را خراب مىکردند. پس اى دیدهوران، عبرت گیرید. (۲) و اگر خدا این جلاى وطن را بر آنان مقرّر نکرده بود، قطعاً آنها را در دنیا عذاب مىکرد و در آخرت [هم] عذاب آتش داشتند. (۳) این [عقوبت] براى آن بود که آنها با خدا و پیامبرش در افتادند؛ و هر کس با خدا درافتد؛ [بداند که] خدا سختکیفر است. (۴) آنچه درخت خرما بریدید یا آنها را [دست نخورده] بر ریشههایشان بر جاى نهادید، به فرمان خدا بود، تا نافرمانان را خوار گرداند. (۵) و آنچه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید، [شما براى تصاحب آن] اسب یا شترى بر آن نتاختید، ولى خدا فرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره مىگرداند، و خدا بر هر کارى تواناست. (۶) آنچه خدا از [دارایى] ساکنان آن قریهها عاید پیامبرش گردانید، از آن خدا و از آن پیامبر [او] و متعلق به خویشاوندان نزدیک [وى] و یتیمان و بینوایان و درراهماندگان است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سختکیفر است. (۷) [این غنایم، نخست] اختصاص به بینوایان مهاجرى دارد که از دیارشان و اموالشان رانده شدند: خواستار فضل خدا و خشنودى [او] مىباشند و خدا و پیامبرش را یارى مىکنند. اینان همان مردم درست کردارند. (۸) و [نیز] کسانى که قبل از [مهاجران] در [مدینه] جاى گرفته و ایمان آوردهاند؛ هر کس را که به سوى آنان کوچ کرده دوست دارند؛ و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدى نمىیابند؛ و هر چند در خودشان احتیاجى [مبرم ]باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مىدارند. و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند. (۹) و [نیز] کسانى که بعد از آنان [مهاجران و انصار] آمدهاند [و] مىگویند: «پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند [هیچ گونه] کینهاى مگذار! پروردگارا، راستى که تو رئوف و مهربانى.» (۱۰) مگر کسانى را که به نفاق برخاستند ندیدى که به برادران اهل کتاب خود -که از در کفر درآمده بودند- مىگفتند: «اگر اخراج شدید، حتماً با شما بیرون خواهیم آمد، و بر علیه شما هرگز از کسى فرمان نخواهیم برد؛ و اگر با شما جنگیدند، حتماً شما را یارى خواهیم کرد.» و خدا گواهى مىدهد که قطعاً آنان دروغگویانند. (۱۱) اگر [یهود] اخراج شوند، آنها با ایشان بیرون نخواهند رفت، و اگر با آنان جنگیده شود [منافقان،] آنها را یارى نخواهند کرد، و اگر یاریشان کنند حتماً [در جنگ] پشت خواهند کرد و [دیگر] یارى نیابند. (۱۲) شما قطعاً در دلهاى آنان بیش از خدا مایه هراسید، چرا که آنان مردمانىاند که نمىفهمند. (۱۳) [آنان، به صورت] دسته جمعى، جز در قریههایى که داراى استحکاماتند، یا از پشت دیوارها، با شما نخواهند جنگید. جنگشان میان خودشان سخت است. آنان را متحد مىپندارى و[لى] دلهایشان پراکنده است، زیرا آنان مردمانىاند که نمىاندیشند. (۱۴) درست مانند همان کسانى که اخیرا [در واقعه بدر] سزاى کار [بد] خود را چشیدند؛ و آنان را عذاب دردناکى خواهد بود. (۱۵) چون حکایت شیطان که به انسان گفت: «کافر شو.» و چون [وى] کافر شد، گفت: «من از تو بیزارم، زیرا من از خدا، پروردگار جهانیان، مىترسم.» (۱۶) و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش، جاوید مىمانند؛ و سزاى ستمگران این است. (۱۷) اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید؛ و هر کسى باید بنگرد که براى فردا[ى خود] از پیش چه فرستاده است؛ و [باز] از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه مىکنید آگاه است. (۱۸) و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد؛ آنان همان نافرمانانند. (۱۹) دوزخیان با بهشتیان یکسان نیستند؛ بهشتیانند که کامیابانند. (۲۰) اگر این قرآن را بر کوهى فرومىفرستادیم، یقیناً آن [کوه] را از بیم خدا فروتن [و] از همپاشیده مىدیدى. و این مَثَلها را براى مردم مىزنیم، باشد که آنان بیندیشند. (۲۱) اوست خدایى که غیر از او معبودى نیست، داننده غیب و آشکار است، اوست رحمتگر مهربان. (۲۲) اوست خدایى که جز او معبودى نیست، همان فرمانرواى پاک سلامت[بخش، و] مؤمن [به حقیقت حقه خود که] نگهبان، عزیز، جبّار [و] متکبّر [است]. پاک است خدا از آنچه [با او] شریک مىگردانند. (۲۳) اوست خداى خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مىگویند و او عزیز حکیم است. (۲۴) |
سوره پیشین: سوره مجادله | سوره حشر سورههای مکی • سورههای مدنی | سوره پسین: سوره ممتحنه |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
پانویس
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۴ـ۱۲۵۵.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص ۹۴.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۵-۱۲۵۴.
- ↑ رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰و۵۹۶.
- ↑
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۵-۱۲۵۴.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۲۰۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۲۰۱و۲۱۷-۲۲۳.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۳۸۴.
- ↑ ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سورهها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)
- ↑ كليدی بودن آيات قرآن، عُلوّ متن، ايجاز اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشايی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ بودن و روشنگری براي پيچيدگی های احاديث از معیارهای آیات غُرر است. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۱۷، ص۲۴
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.
- رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲ش.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه البعثه، قسم الدراسات الاسلامیه، قم، ۱۳۸۹ش.
- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محمدرضا انصاری محلاتی، قم، نسیم کوثر، ۱۳۸۲ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- فرهنگنامه علوم قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
- معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بیجا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۲ش.
پیوند به بیرون